در مغلطه انداختن. (آنندراج). فریبندگی. حیله سازی و رنگ آمیزی. (ناظم الاطباء) : بترس از غلطکاری روزگار که چون ما بسی را غلط کرد کار. نظامی (از بهار عجم) (آنندراج). با من آن یار فارغ از یاری یا غلط کرد یا غلطکاری. نظامی. مرا کار با نغز گفتاری است همه کار من خود غلطکاری است. نظامی. غلطکاری این خیالات نغز برآورد جوش دلم را به مغز. نظامی. ، کار غلط کردن. اشتباه کردن. ناراست پیمودن. خطاکاری. نادرستی
در مغلطه انداختن. (آنندراج). فریبندگی. حیله سازی و رنگ آمیزی. (ناظم الاطباء) : بترس از غلطکاری روزگار که چون ما بسی را غلط کرد کار. نظامی (از بهار عجم) (آنندراج). با من آن یار فارغ از یاری یا غلط کرد یا غلطکاری. نظامی. مرا کار با نغز گفتاری است همه کار من خود غلطکاری است. نظامی. غلطکاری این خیالات نغز برآورد جوش دلم را به مغز. نظامی. ، کار غلط کردن. اشتباه کردن. ناراست پیمودن. خطاکاری. نادرستی
در اصطلاح عامیانه، پرداختن به کارهای پست و کم درآمد. فروختن خوراکیهاو تنقلات ارزان و خوارمایه، مانند لبوفروشی، آب آلوفروشی آب زرشک فروشی و غیره. (از فرهنگ لغات عامیانه)
در اصطلاح عامیانه، پرداختن به کارهای پست و کم درآمد. فروختن خوراکیهاو تنقلات ارزان و خوارمایه، مانند لبوفروشی، آب آلوفروشی آب زرشک فروشی و غیره. (از فرهنگ لغات عامیانه)
حالت و چگونگی و عمل دغل دار. رجوع به دغل دار شود، عیب جویی. عیب گویی. (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف دغل درای و دغل درایی است، نفاق. (ناظم الاطباء). دورویی
حالت و چگونگی و عمل دغل دار. رجوع به دغل دار شود، عیب جویی. عیب گویی. (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف دغل درای و دغل درایی است، نفاق. (ناظم الاطباء). دورویی
عمل و شغل گل کار. عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان، گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار
عمل و شغل گل کار. عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان، گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار